سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کلبه عشق

 یکم بار که عاشق شد، قلبش کبوتر بود و تن اش از گل سرخ  اما عشق،
 
آن صیاد است که کبوتران را پر می دهد. و آن باغبان است که
 
گل های سرخ را پرپر می کند. پس کبوترش را پراند و گل سرخ اش
 
 را پرپر کرد.دوم بار که عاشق شد، قلبش آهو بود و تن اش از ترمه
  
و ترنم. اما عشق، آن پلنگ است که ناز آهوان و مشک آهوان نرمش
  
 نمی کند، پس آهویش را درید و تن اش را به توفان خود تکه تکه کرد؛
  
 که عشق توفان است و نه ترمه می ماند و نه ترنم.
0
سوم بار که عاشق شد، قلبش عقاب بود و تن اش از تنه سرو.
  
اما عشق، آن آسمان است که عقابان را می بلعد و آن مرگ است
  
که تن هر سروی را تابوت می کند.پس عقابش در آسمان گم شد و
 
 تن اش تابوتی روان بر رود عشق.
*
و چهارم بار و پنجم بار و ششم بار و هزار بار.


هزار و یکم بار که عاشق شد، قلبش اسبی بود از پولاد و آتش

 
 و خون و تن اش از سنگ و غیرت و استخوان.و عشق آمد در
 
 هیئت سواری با سپری و سلاحی بر قلبش نشست و عنانش را
 
 کشید، آنچنانکه قلبش از جا کنده شد.سوار گفت: از این پس
 
زندگی، میدان است و حریف، خداوند. پس قلبت را بیاموز که
 
عشق کار نازکان نرم نیست / عشق کار پهلوان است، ای پسر
*
آنگاه تازیانه ای بر سمند قلبش زد و تاخت. و آن روز، روز
 
نخست عاشقی بود
 




 

نوشته شده در چهارشنبه 87/9/13ساعت 10:26 صبح توسط یوسف علی خانی نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت


تعبیر خواب آنلاین

کد ماوس